احوالات 12 ماهگی
و اما بعد از کشف کابینت
علیرضا جووونم زمستان رو به پایان ست و تو امسال پاییز و زمستون سختی داشتی
سه چارباری به فاصله یه ماه یه ماه سرماخوردی و بعد از کلی مراقبت و دکتر و ...
تا خوب میشدی و من وبابا یه نفس راحت میکشیدیم که آخیش پسرمون خوب شد، دوباره
روز از نو و روزی از نو
باز سرما میخوردی وحسابی بی حوصله میشدی و قهرقهر
قهر کردنم یاد گرفتی
اولین زخم زندگیت در اثر چهاردست و پا رفتن
الهی که همیشه سلامت باشی عسلم
حیاط گردی با پای خودت
خواب دلچسب تو ننوی دادا
راه رفتن به کمک دیوار
تلفنم جدیدا میشناسی و یه کم صحبت میکنی
آینه رو هم میشناسی و به خودت دقت میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی